ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سخن روز
امام علی(ع): خدا رحمت کند کسی را که این چند روز زندگى را غنیمت شمرد و پیش از آنکه اجلش فرا رسد، خویش را آماده کند و از اعمال نیک توشه برگیرد.
نهج البلاغه، خطبه ۷۶
دعای روز نوزدهم
ماه مبارک رمضان
اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَی خَیرَاتِهِ وَ لا تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ یا هَادِیا إِلَی الْحَقِّ الْمُبِینِ
خدایا در این ماه بهره ام را از برکت هایش کامل گردان، و راهم را به سوی نیکی هایش هموار نما و از پذیرفتن خوبی هایش محرومم مساز، ای هدایت کننده به سوی حق آشکار
سعید محصصی: نهادهای صنفی باید دولت را در اجرای مصوبه مستندنگاری همراهی کنند
نهادهای صنفی باید دولت را در اجرای مصوبه اخیر درباره مستندنگاری همراهی کنند؛بهعنوان فردی که سابقهای طولانی در ساخت مستند صنعتی دارم، باید بگویم این مصوبه یک اقدام خوب و ارزشمند برای فضای مستند است. این مصوبه، بهانه را از دست افراد و مدیرانی که به مستندنگاری فعالیتهایشان اهمیت نمیدهند، میگیرد؛ بخشی از مشکلات دولتمردان در هر دو جناح این است که معمولاً نسبت به انعکاس اخبار فعالیتهایشان انتقاد دارند. آنها اغلب عملکردشان را در سخنرانیها و جلسههایشان توضیح میدهند که برای مردم جذاب نیست. اطلاعرسانی دقیق و باکیفیت باید از طریق درست انجام شود، مستندنگاری پروژهها، اقدامی مؤثر برای رفع این معضل است؛ در حوزه مستند، انجمنهای صنفی فعالیت میکنند که کاملاً تخصصی عملکرد مستندسازان را رصد میکنند.
بخشی از سخنان سعید محصصی کارگردان مستند «ما زنده به آبیم» با خبر آنلاین
موفقیت و اثرگذاری فیلم های تاریخی به شرط واقع بینی
حسن هدایت
تهیهکننده و کارگردان
تلویزیون مانند هر بنگاه دیگری با عرضه و تقاضا سر و کار دارد. در مورد اینکه چقدر ضرورت دارد تا به چهرههای سیاسی، فرهنگی یا هنری آن هم از نظر تاریخی بپردازد باید بگویم که قطعاً به این مسأله توجه خواهد کرد که چه چیزهایی برای مردم بیشتر اهمیت دارد تا راجع به آن برنامه بسازد. وقتی انعکاس فیلمها و تأثیر آن در بین مخاطب را رصد میکنند بر اساس همان برنامه هم تولید میشود. اما چرا اکنون فیلمهای شخصیتهای تأثیرگذار تاریخی چه شخصیت فرهنگی هنری یا حتی شخصیت سیاسی کمتر ساخته میشود؟ این موضوع نتیجه مشکل کلانتری است که به خط مشیها باز میگردد. در واقع ما هنوز خطوط فرهنگی مشخصی در بیشتر دستگاههای فرهنگی کشور نداریم تا در آن مسیر حرکت درست انجام شود. در نتیجه هنوز هم در مرحله آزمون و خطا حرکت میکنیم.
یکی از عیوب فیلمهای تلویزیونی مربوط به شخصیتهای مثبت و منفی است. البته منظورم شخصیتهای تاریخی است که در تلویزیون نشان داده میشود. مثلاً تلویزیون درباره زندگی سرلشکر شهید بابایی فیلم میسازد و از طرفی راجع به شاه یا رضا شاه هم فیلم میسازد و در واقع شخصیتهای تاریخی را مطرح میکند و رسالت خود را از باب بازخوانی تاریخ انجام میدهد. مشکل اساسی ساخت این گونه فیلمها و برنامههای تلویزیونی این است که سازنده آن بی طرفانه برخورد نمیکند. یعنی شخصیت مثبت را به گونهای نمایش میدهد که او عاری از خطا و اشتباه بوده و او را مانند یک فرشته نشان میدهد و شخصیت منفی را به کل سیاه نشان میدهد که در واقع اگر هر دو شخصیت را بررسی کنیم، متوجه میشویم که در زندگی عادی شخصیتها به این گونه نیستند. اگر صدا و سیما در ساخت شخصیتهای تاریخی واقعبینی کند، قطعاً تأثیر بیشتری بر مخاطب خواهد داشت.
در تمام دنیا هم همین طور است. وقتی فیلمهای آنها را میبینید بیشتر جذابیت دارد. آن هم به لحاظ اینکه تمام عیب و نقصهای شخصیت داستانی را درشت میکنند و به بیننده تفهیم میکنند که شما هم دست کمی از این شخصیت ندارید اگر مانند او همت کنید به این درجه خواهید رسید. قطعاً شخصیتهای مثبت هم در حوادث روزگار ترسیدهاند و کارهایی از سر ضعف انجام دادهاند اما خود را رشد دادهاند و در مقابل ضعفها مقاومت کردهاند تا به درجه خوبی رسیدهاند. همانند شخصیت حر. در واقعه کربلا هم شخصیت حر را میبینید. او سرلشکر سپاه یزید بوده است. اما با خود میاندیشد و بعد راه راست را پیدا میکند. با اینکه او از افراد خانواده امام حسین (ع) نبوده است اما به خاطر کاری که میکند ارزش و جایگاه والایی پیدا میکند. او از سیاهی به معنویت میرسد. بنابراین باید تمام وجوه شخصیتی انسان به نمایش گذاشته شود تا معلوم شود او که بوده و به کجا رسیده و همت اوست که باید با ظرافت در داستان بگنجد تا تأثیرش بیشتر شود.
البته من از دوستانی که زحمت کشیدند و این سریالها و فیلمها را ساختند تشکر میکنم که شخصیتهایی که ممکن است روزگاری به دست فراموشی سپرده شوند، رد پایی در اذهان مخاطبان داشته باشند.
تهیهکننده و کارگردان
تلویزیون مانند هر بنگاه دیگری با عرضه و تقاضا سر و کار دارد. در مورد اینکه چقدر ضرورت دارد تا به چهرههای سیاسی، فرهنگی یا هنری آن هم از نظر تاریخی بپردازد باید بگویم که قطعاً به این مسأله توجه خواهد کرد که چه چیزهایی برای مردم بیشتر اهمیت دارد تا راجع به آن برنامه بسازد. وقتی انعکاس فیلمها و تأثیر آن در بین مخاطب را رصد میکنند بر اساس همان برنامه هم تولید میشود. اما چرا اکنون فیلمهای شخصیتهای تأثیرگذار تاریخی چه شخصیت فرهنگی هنری یا حتی شخصیت سیاسی کمتر ساخته میشود؟ این موضوع نتیجه مشکل کلانتری است که به خط مشیها باز میگردد. در واقع ما هنوز خطوط فرهنگی مشخصی در بیشتر دستگاههای فرهنگی کشور نداریم تا در آن مسیر حرکت درست انجام شود. در نتیجه هنوز هم در مرحله آزمون و خطا حرکت میکنیم.
یکی از عیوب فیلمهای تلویزیونی مربوط به شخصیتهای مثبت و منفی است. البته منظورم شخصیتهای تاریخی است که در تلویزیون نشان داده میشود. مثلاً تلویزیون درباره زندگی سرلشکر شهید بابایی فیلم میسازد و از طرفی راجع به شاه یا رضا شاه هم فیلم میسازد و در واقع شخصیتهای تاریخی را مطرح میکند و رسالت خود را از باب بازخوانی تاریخ انجام میدهد. مشکل اساسی ساخت این گونه فیلمها و برنامههای تلویزیونی این است که سازنده آن بی طرفانه برخورد نمیکند. یعنی شخصیت مثبت را به گونهای نمایش میدهد که او عاری از خطا و اشتباه بوده و او را مانند یک فرشته نشان میدهد و شخصیت منفی را به کل سیاه نشان میدهد که در واقع اگر هر دو شخصیت را بررسی کنیم، متوجه میشویم که در زندگی عادی شخصیتها به این گونه نیستند. اگر صدا و سیما در ساخت شخصیتهای تاریخی واقعبینی کند، قطعاً تأثیر بیشتری بر مخاطب خواهد داشت.
در تمام دنیا هم همین طور است. وقتی فیلمهای آنها را میبینید بیشتر جذابیت دارد. آن هم به لحاظ اینکه تمام عیب و نقصهای شخصیت داستانی را درشت میکنند و به بیننده تفهیم میکنند که شما هم دست کمی از این شخصیت ندارید اگر مانند او همت کنید به این درجه خواهید رسید. قطعاً شخصیتهای مثبت هم در حوادث روزگار ترسیدهاند و کارهایی از سر ضعف انجام دادهاند اما خود را رشد دادهاند و در مقابل ضعفها مقاومت کردهاند تا به درجه خوبی رسیدهاند. همانند شخصیت حر. در واقعه کربلا هم شخصیت حر را میبینید. او سرلشکر سپاه یزید بوده است. اما با خود میاندیشد و بعد راه راست را پیدا میکند. با اینکه او از افراد خانواده امام حسین (ع) نبوده است اما به خاطر کاری که میکند ارزش و جایگاه والایی پیدا میکند. او از سیاهی به معنویت میرسد. بنابراین باید تمام وجوه شخصیتی انسان به نمایش گذاشته شود تا معلوم شود او که بوده و به کجا رسیده و همت اوست که باید با ظرافت در داستان بگنجد تا تأثیرش بیشتر شود.
البته من از دوستانی که زحمت کشیدند و این سریالها و فیلمها را ساختند تشکر میکنم که شخصیتهایی که ممکن است روزگاری به دست فراموشی سپرده شوند، رد پایی در اذهان مخاطبان داشته باشند.
روز نوزدهم ماه رمضان – برای حضرت علی(ع)
ای امیرمؤمنان!
عبدالرحیم سعیدی راد
شاعر و پژوهشگر
در سراشیبی شب غرق شد، تیغ بدستی که فرق ماهت را نشانه رفت. کاش در آن سحرگاه آخر، وقتی حلقه در به گوشه لباست چنگ انداخت، صبر میکردی و میماندی. کاش وقتی مرغابیها راهت را سد کرده بودند و عبایت را میکشیدند و با التماس از تو میخواستند که بمانی، میماندی. کاش تنها همان یک شب را که تیغها و سایهها همدست شده بودند، در خانه میماندی.
یا علی(ع)! برخیز! کوچههای کوفه پا به پای یتیمان گرسنه، انتظارت را میکشند. چشمهایت را باز کن! تا خورشید از گوشه لبان یتیمان کوفه طلوع کند. برخیز، چشمهای مهربانت را بر ما مبند! ما اهل کوفه نیستیم! همین.
شاعر و پژوهشگر
در سراشیبی شب غرق شد، تیغ بدستی که فرق ماهت را نشانه رفت. کاش در آن سحرگاه آخر، وقتی حلقه در به گوشه لباست چنگ انداخت، صبر میکردی و میماندی. کاش وقتی مرغابیها راهت را سد کرده بودند و عبایت را میکشیدند و با التماس از تو میخواستند که بمانی، میماندی. کاش تنها همان یک شب را که تیغها و سایهها همدست شده بودند، در خانه میماندی.
یا علی(ع)! برخیز! کوچههای کوفه پا به پای یتیمان گرسنه، انتظارت را میکشند. چشمهایت را باز کن! تا خورشید از گوشه لبان یتیمان کوفه طلوع کند. برخیز، چشمهای مهربانت را بر ما مبند! ما اهل کوفه نیستیم! همین.
راه گریز از دام شیطان
حجت الاسلام والمسلمین مسعود تاج آبادی
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
قرآن، شیطان را دشمنی آشکار و پر قدرت برای انسان شمرده است؛ دشمنی که به عزت خداوند سوگند یاد کرده انسان را گمراه و پیوندش را با خداوند قطع کند؛ شیطان به هنگام رانده شدن از بهشت و مهلت گرفتن از خداوند برای زنده ماندن تا روز قیامت هدف و آرزوی خود را اضلال (نساء60: آری این شیطان است که میخواهد به ضلالتی دور گمراه شان کند) واغوا (ص22: شیطان گفت: به جاه و جلالت قسم که همه انسانها را اغوا میکنم مگر بندگان ناب تو را) برشمرد؛ بنابراین هدف نخست شیطان اضلال و هدف دیگرش اغوا است. واژه اضلال به معنای گمراه کردن دیگران است؛ انسان برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی ومقصدی که خالق هستی برایش معین کرده است باید از میان راه و روشهای گوناگون زندگی راه و روش خاصی را برگزیند؛ راه و روشی که قرآن ترسیم کرده و آن را صراط مستقیم نامیده است؛ اما شیطان میکوشد با شگردهای مختلفی انسانهای صراط مستقیم را گم و رها کند. اما اغوا به معنای کوشش شیطان برای دور ومنحرف کردن انسان از هدف برین زندگی است؛ ازنظر قرآن انسان متعالی انسانی است که اهدافی متناسب با استعدادها و توانمندیهای جسمی و روحیاش برگزیده است؛ بر این اساس اهداف انسان در دنیا باید فراتر از زندگی مادی و لذات دنیوی باشد؛ زندگی کردن برای بهرهمندی حداکثری از لذات دنیا هدفی درخور همه استعدادهای انسان نیست. از نظر قرآن هدف نهایی انسان از زندگی در دنیا باید پایبندی به صفات برتر اخلاقی، ایمان و دلبستگی و قرب حقیقی به خداوند متعال وآماده شدن برای زندگی حقیقی وجاودان در بهشت الهی باشد؛ انسانی که جز به ثروت اندوزی، قدرت طلبی، شهرتجویی و لذت حداکثری از زندگی دنیوی هدف و آرزوی دیگری در سر ندارد و تمام حقیقت و واقعیات هستی را منحصر در این امور میپندارد و ارزش واعتباری برای ایمان راستین، اخلاق مداری، عبادت و لذات فرامادی و زندگی پس از مرگ قائل نباشد دچار اغوای شیطان شده است: (نجم 30و29: پس تو ای پیامبر از هرکسی که از یاد ما رویگردان است و جز زندگی دنیا نمیخواهد روی بگردان - بلوغ فکری آنان همین اندازه است و تحقیقاً پروردگار تو بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده و چه کسی راه یافته است.)
شایان ذکر است کسی که تنها راه گم کرده ودچار لغزشهای رفتاری شده است اما هدف متعالی از آفرینش خود و زندگی در دنیا را فراموش و انکار نکند، نجات یافتن و هدایت شدنش به صراط مستقیم ممکن و آسانتر است از کسی که افزون بر گمراهی دچار اغوای شیطان شده و غایت و هدف برین را انکار میکند. نکته دیگر این است شیطان برای اضلال و اغوای انسانها از شگردهایی مانند وسوسه کردن، زینت دادن گناهان، ترساندن، سنت سازی، به خشم آوردن و آرزوسازی یاری میجوید اما دو شگرد فراگیر شیطان وسوسه کردن و زینت بخشی گناهان است. اولین گام شیطان وسوسه کردن است؛ وسوسه کردن یعنی القای تصور و فکرانجام گناه یا ترک عمل شایسته در ذهن و دل انسان بدون اینکه شخص بفهمد این فکر انجام گناه به وسیله شیطان در ذهنش ایجاد شده است: (اعراف27: شیطان و یاران او شمارا ازآنجایی میبینند که شما نمیبینید.) گام دیگر شیطان زیباسازی و زینت بخشی به خطورات ذهنی است (نمل24: و شیطان اعمالشان را برایشان زینت داده و از راه منحرفشان کرده و هدایت نیافتهاند.)
بدیهی است با ظهور و وسوسه و تصور گناه در ذهن مؤمن از جانب شیطان، افکار و تصوراتی متضاد با تصور گناه در ذهن مؤمن پدید میآید؛ تصوراتی مانند تصور زشتی گناه و پیامدهای سوء دنیوی و اخروی آن؛ این تصورات متضاد با تصور گناه برآمده از باورهای دینی مانند ایمان به خداوند، معاد، لزوم پایبندی به دستورات دین وترک آنچه را که قرآن گناه شمرده، می باشد؛ و تا زمانی که این تصورات با تصور انجام گناه در میدان ذهن ودل مؤمن در جنگ و تضادند تصمیم وعزم جدی بر انجام گناه و پیروی از وسوسه شیطان در مؤمن ایجاد نمیشود؛ در این مرحله است که شیطان به زیباسازی وسوسهاش میپردازد ومیکوشد از یک سو فواید دنیوی گناه را در ذهن برجسته کند و از سوی دیگر با توجیهاتی زشتی و پیامدهای سوء گناه را کمرنگ و بی اهمیت جلوه دهد واز سوی سوم با برجسته کردن رحمت و مغفرت خداوند و توبه پذیر بودن او و امکان استغفار درآینده تردید در انجام گناه را از ذهن مؤمن زدوده و او را مصمم برانجام گناه کند (ر.ک، طباطبایی، بیتا، ج8 ص 41_40)
نکته درخور توجه این است که چگونه درمصاف با وسوسههای شیطان پیروز شویم. امام صادق(ع) پس از یاد کرد دشواری شناخت وسوسههای شیطان و گریز از آن میفرماید اگر مؤمن به چهار ویژگی آراسته شود با یاری خداوند مغلوب وسوسههای شیطان نمیشود، یکم، همواره به یاد داشته باشد که در پیشگاه خداست و او ناظر و آگاه بر افکار، حالات، نیتها و رفتارش میباشد؛ دوم، در انجام وظایف دینی پایداری کند؛ سوم، در دلش ترسی سازنده و برآمده از عظمت و شکوه خداوند متعال باشد؛ چهارم، خدا را زیاد با دل و زبانش یاد کند (ر.ک، مصطفوی، 1363، ص 164_163) گفتنی است براساس روایات اعمالی مانند صدقه دادن، روزه گرفتن، دوستی با مردم، پرهیز از عیبجویی، بردباری در برابر حوادث ناگوار، مشارکت در فعالیتهای پسندیده اجتماعی، پرهیز از همنشینی با گنه پیشگان و انصاف در تعامل با دیگران از جمله اقداماتی است که ذهن و دلمان را استوار و دربرابر وسوسههای شیطان نفوذناپذیر میکند. (ر. ک، محمدی ری شهری، 1367؛ص 94_87)
منابع:
* قرآن کریم * طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا. * محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1367. * مصطفوی، حسن، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، تهران، انتشارات قلم، 1363.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
قرآن، شیطان را دشمنی آشکار و پر قدرت برای انسان شمرده است؛ دشمنی که به عزت خداوند سوگند یاد کرده انسان را گمراه و پیوندش را با خداوند قطع کند؛ شیطان به هنگام رانده شدن از بهشت و مهلت گرفتن از خداوند برای زنده ماندن تا روز قیامت هدف و آرزوی خود را اضلال (نساء60: آری این شیطان است که میخواهد به ضلالتی دور گمراه شان کند) واغوا (ص22: شیطان گفت: به جاه و جلالت قسم که همه انسانها را اغوا میکنم مگر بندگان ناب تو را) برشمرد؛ بنابراین هدف نخست شیطان اضلال و هدف دیگرش اغوا است. واژه اضلال به معنای گمراه کردن دیگران است؛ انسان برای رسیدن به کمال و سعادت حقیقی ومقصدی که خالق هستی برایش معین کرده است باید از میان راه و روشهای گوناگون زندگی راه و روش خاصی را برگزیند؛ راه و روشی که قرآن ترسیم کرده و آن را صراط مستقیم نامیده است؛ اما شیطان میکوشد با شگردهای مختلفی انسانهای صراط مستقیم را گم و رها کند. اما اغوا به معنای کوشش شیطان برای دور ومنحرف کردن انسان از هدف برین زندگی است؛ ازنظر قرآن انسان متعالی انسانی است که اهدافی متناسب با استعدادها و توانمندیهای جسمی و روحیاش برگزیده است؛ بر این اساس اهداف انسان در دنیا باید فراتر از زندگی مادی و لذات دنیوی باشد؛ زندگی کردن برای بهرهمندی حداکثری از لذات دنیا هدفی درخور همه استعدادهای انسان نیست. از نظر قرآن هدف نهایی انسان از زندگی در دنیا باید پایبندی به صفات برتر اخلاقی، ایمان و دلبستگی و قرب حقیقی به خداوند متعال وآماده شدن برای زندگی حقیقی وجاودان در بهشت الهی باشد؛ انسانی که جز به ثروت اندوزی، قدرت طلبی، شهرتجویی و لذت حداکثری از زندگی دنیوی هدف و آرزوی دیگری در سر ندارد و تمام حقیقت و واقعیات هستی را منحصر در این امور میپندارد و ارزش واعتباری برای ایمان راستین، اخلاق مداری، عبادت و لذات فرامادی و زندگی پس از مرگ قائل نباشد دچار اغوای شیطان شده است: (نجم 30و29: پس تو ای پیامبر از هرکسی که از یاد ما رویگردان است و جز زندگی دنیا نمیخواهد روی بگردان - بلوغ فکری آنان همین اندازه است و تحقیقاً پروردگار تو بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده و چه کسی راه یافته است.)
شایان ذکر است کسی که تنها راه گم کرده ودچار لغزشهای رفتاری شده است اما هدف متعالی از آفرینش خود و زندگی در دنیا را فراموش و انکار نکند، نجات یافتن و هدایت شدنش به صراط مستقیم ممکن و آسانتر است از کسی که افزون بر گمراهی دچار اغوای شیطان شده و غایت و هدف برین را انکار میکند. نکته دیگر این است شیطان برای اضلال و اغوای انسانها از شگردهایی مانند وسوسه کردن، زینت دادن گناهان، ترساندن، سنت سازی، به خشم آوردن و آرزوسازی یاری میجوید اما دو شگرد فراگیر شیطان وسوسه کردن و زینت بخشی گناهان است. اولین گام شیطان وسوسه کردن است؛ وسوسه کردن یعنی القای تصور و فکرانجام گناه یا ترک عمل شایسته در ذهن و دل انسان بدون اینکه شخص بفهمد این فکر انجام گناه به وسیله شیطان در ذهنش ایجاد شده است: (اعراف27: شیطان و یاران او شمارا ازآنجایی میبینند که شما نمیبینید.) گام دیگر شیطان زیباسازی و زینت بخشی به خطورات ذهنی است (نمل24: و شیطان اعمالشان را برایشان زینت داده و از راه منحرفشان کرده و هدایت نیافتهاند.)
بدیهی است با ظهور و وسوسه و تصور گناه در ذهن مؤمن از جانب شیطان، افکار و تصوراتی متضاد با تصور گناه در ذهن مؤمن پدید میآید؛ تصوراتی مانند تصور زشتی گناه و پیامدهای سوء دنیوی و اخروی آن؛ این تصورات متضاد با تصور گناه برآمده از باورهای دینی مانند ایمان به خداوند، معاد، لزوم پایبندی به دستورات دین وترک آنچه را که قرآن گناه شمرده، می باشد؛ و تا زمانی که این تصورات با تصور انجام گناه در میدان ذهن ودل مؤمن در جنگ و تضادند تصمیم وعزم جدی بر انجام گناه و پیروی از وسوسه شیطان در مؤمن ایجاد نمیشود؛ در این مرحله است که شیطان به زیباسازی وسوسهاش میپردازد ومیکوشد از یک سو فواید دنیوی گناه را در ذهن برجسته کند و از سوی دیگر با توجیهاتی زشتی و پیامدهای سوء گناه را کمرنگ و بی اهمیت جلوه دهد واز سوی سوم با برجسته کردن رحمت و مغفرت خداوند و توبه پذیر بودن او و امکان استغفار درآینده تردید در انجام گناه را از ذهن مؤمن زدوده و او را مصمم برانجام گناه کند (ر.ک، طباطبایی، بیتا، ج8 ص 41_40)
نکته درخور توجه این است که چگونه درمصاف با وسوسههای شیطان پیروز شویم. امام صادق(ع) پس از یاد کرد دشواری شناخت وسوسههای شیطان و گریز از آن میفرماید اگر مؤمن به چهار ویژگی آراسته شود با یاری خداوند مغلوب وسوسههای شیطان نمیشود، یکم، همواره به یاد داشته باشد که در پیشگاه خداست و او ناظر و آگاه بر افکار، حالات، نیتها و رفتارش میباشد؛ دوم، در انجام وظایف دینی پایداری کند؛ سوم، در دلش ترسی سازنده و برآمده از عظمت و شکوه خداوند متعال باشد؛ چهارم، خدا را زیاد با دل و زبانش یاد کند (ر.ک، مصطفوی، 1363، ص 164_163) گفتنی است براساس روایات اعمالی مانند صدقه دادن، روزه گرفتن، دوستی با مردم، پرهیز از عیبجویی، بردباری در برابر حوادث ناگوار، مشارکت در فعالیتهای پسندیده اجتماعی، پرهیز از همنشینی با گنه پیشگان و انصاف در تعامل با دیگران از جمله اقداماتی است که ذهن و دلمان را استوار و دربرابر وسوسههای شیطان نفوذناپذیر میکند. (ر. ک، محمدی ری شهری، 1367؛ص 94_87)
منابع:
* قرآن کریم * طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، نشر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا. * محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، 1367. * مصطفوی، حسن، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، تهران، انتشارات قلم، 1363.
پیشنهاد یک طرح به تولیت دولتی ادبیات
ترجمه شعر امروز فارسی فرض محال نیست
ارمغان بهداروند
شاعر
اگر فروتنی و فداکاری نیست شعر؛ پس چه میتواند باشد که رنج بردن و عرق ریختن شاعر هیچ دلیلی جز دیگردوستی و دیگرخوانی نمیتواند داشته باشد. این دیگران میتوانند هر کجای جغرافیا و هر کجای تاریخ باشند اما با آنچه شاعر پیشنهاد میدهد، همهوا و همخون شوند. شعر و شاعران امروز ما بیش از همیشه با دیروز و امروز ادبیات جهان رفاقت دارند و در انتخاب این همجهانی، جویای آناتی دیگر و عباراتی دیگرند. انتشار بیوقفه ترجمههای شعر مؤید همین جهانجویی و تازهطلبی است. بسیاری از این ترجمهها زاده زحمت خود شاعران است که به بضاعت کم و بیش خود، شعر شاعران دیگر ملل را بنا به درک و ذوق خویش به فارسیزبانان معرفی میکنند. بازتولید یک اثر به زبانی دیگر دشواریهای خود را دارد. مترجم شعر باید به دو مؤلفه «درک زبان اصلی و معماری ادبی اثر» و «احاطه بر نظام زیباشناسی شعر فارسی» چنان مسلط باشد که بازتولید اثر در قالب بازگردان شعری، مقبول مخاطبان باشد و به درک اثر منتهی شود. اگر شاعرمترجمان این روزگار میتوانند پل ارتباطی شعر دیگر ملل باشند؛ این چشمداشت که بتوانند معرّف شعر همزبانان خویش به دیگر زبانها باشند، خطا نیست. قاعدتاً فرایند معکوس ترجمه نباید چندان دشوارتر از ترجمه شعر به زبان فارسی باشد. آنچه این ضرورت را به تأخیر انداخته است نه ناتوانی مترجمان و شاعرمترجمان که روی خوش نشان ندادن ناشران فرا مرزی است. این اتفاق به اعتبارافزایی ادبی نیازمند است و تولیت دولتی ادبیات باید به هموارسازی راههای ارتباطی و هدایت و حمایت مالی و معنوی این رویکرد بیندیشد و پا پیش بگذارد. روابط مطلوب فرهنگی ما با بسیاری از ملل منطقه میتواند امکان مناسبی برای انعقاد تفاهمات ادبی و تعاملات نشری باشد. تأسیس پایگاههای مشترک ادبی که مکلّف به شناسه کردن پدیدههای دو طرف و فرصتآفرینی ادبی باشند، نخستین گامِ گذر از مهجوریت موجود خواهد بود. این وضعیت به آسانی در شهرهای مرزی شمال و جنوب و شرق و غرب قابل تحقق است و در ادامه میتواند به دورترها قد بکشد. انتخاب دقیق شاعران و دفترهای پرمخاطب شعر و مشاوره زبانی و ادبی به ناشران خارجی دخیل در این طرح، میتواند به شناسه کردن بیشتر ادبیات امروز منتهی شود. روزگار کرونا شاید بهترین زمان برای رونق دادن به ترجمه شعر فارسی و مخاطباندیشی فرا مرزی باشد. اگر سینما و موسیقی امروز میتوانند از اقبال و استقبال دیگرملل برخوردار باشند، متأثر از بسترسازیهای دولتی و اهتمام فردی است. مداومتی مؤثر که منتهی به معرفی چهرههایی بینالمللی در هنر شده است که در کسوت کارگردان، بازیگر، داور و حتی دبیر رویدادها، شناخته شدهاند. شعر امروز اگر در چرخه روابط فرهنگی بینالملل بازی داده شود حتماً در ادامه به بیشتر دیده شدن و بیشتر شنیده شدن ادبیات ایرانی منجر خواهد شد. راه را برای ترجمه شعر امروز فارسی به دیگر زبانها هموار کنیم. اندک هزینههای ارزی محتمل آن به بسیارسرمایههای انسانی تبدیل خواهد شد.
شاعر
اگر فروتنی و فداکاری نیست شعر؛ پس چه میتواند باشد که رنج بردن و عرق ریختن شاعر هیچ دلیلی جز دیگردوستی و دیگرخوانی نمیتواند داشته باشد. این دیگران میتوانند هر کجای جغرافیا و هر کجای تاریخ باشند اما با آنچه شاعر پیشنهاد میدهد، همهوا و همخون شوند. شعر و شاعران امروز ما بیش از همیشه با دیروز و امروز ادبیات جهان رفاقت دارند و در انتخاب این همجهانی، جویای آناتی دیگر و عباراتی دیگرند. انتشار بیوقفه ترجمههای شعر مؤید همین جهانجویی و تازهطلبی است. بسیاری از این ترجمهها زاده زحمت خود شاعران است که به بضاعت کم و بیش خود، شعر شاعران دیگر ملل را بنا به درک و ذوق خویش به فارسیزبانان معرفی میکنند. بازتولید یک اثر به زبانی دیگر دشواریهای خود را دارد. مترجم شعر باید به دو مؤلفه «درک زبان اصلی و معماری ادبی اثر» و «احاطه بر نظام زیباشناسی شعر فارسی» چنان مسلط باشد که بازتولید اثر در قالب بازگردان شعری، مقبول مخاطبان باشد و به درک اثر منتهی شود. اگر شاعرمترجمان این روزگار میتوانند پل ارتباطی شعر دیگر ملل باشند؛ این چشمداشت که بتوانند معرّف شعر همزبانان خویش به دیگر زبانها باشند، خطا نیست. قاعدتاً فرایند معکوس ترجمه نباید چندان دشوارتر از ترجمه شعر به زبان فارسی باشد. آنچه این ضرورت را به تأخیر انداخته است نه ناتوانی مترجمان و شاعرمترجمان که روی خوش نشان ندادن ناشران فرا مرزی است. این اتفاق به اعتبارافزایی ادبی نیازمند است و تولیت دولتی ادبیات باید به هموارسازی راههای ارتباطی و هدایت و حمایت مالی و معنوی این رویکرد بیندیشد و پا پیش بگذارد. روابط مطلوب فرهنگی ما با بسیاری از ملل منطقه میتواند امکان مناسبی برای انعقاد تفاهمات ادبی و تعاملات نشری باشد. تأسیس پایگاههای مشترک ادبی که مکلّف به شناسه کردن پدیدههای دو طرف و فرصتآفرینی ادبی باشند، نخستین گامِ گذر از مهجوریت موجود خواهد بود. این وضعیت به آسانی در شهرهای مرزی شمال و جنوب و شرق و غرب قابل تحقق است و در ادامه میتواند به دورترها قد بکشد. انتخاب دقیق شاعران و دفترهای پرمخاطب شعر و مشاوره زبانی و ادبی به ناشران خارجی دخیل در این طرح، میتواند به شناسه کردن بیشتر ادبیات امروز منتهی شود. روزگار کرونا شاید بهترین زمان برای رونق دادن به ترجمه شعر فارسی و مخاطباندیشی فرا مرزی باشد. اگر سینما و موسیقی امروز میتوانند از اقبال و استقبال دیگرملل برخوردار باشند، متأثر از بسترسازیهای دولتی و اهتمام فردی است. مداومتی مؤثر که منتهی به معرفی چهرههایی بینالمللی در هنر شده است که در کسوت کارگردان، بازیگر، داور و حتی دبیر رویدادها، شناخته شدهاند. شعر امروز اگر در چرخه روابط فرهنگی بینالملل بازی داده شود حتماً در ادامه به بیشتر دیده شدن و بیشتر شنیده شدن ادبیات ایرانی منجر خواهد شد. راه را برای ترجمه شعر امروز فارسی به دیگر زبانها هموار کنیم. اندک هزینههای ارزی محتمل آن به بسیارسرمایههای انسانی تبدیل خواهد شد.
داستانی برای همه
بهروز رضوی
گوینده پیشکسوت
شازده کوچولو نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری ترجمه احمد شاملو یکی از بهترین داستانهایی است که تاکنون خواندهام و معتقدم از آن دست کتابهایی است که همه باید آن را یک بار بخوانند. شازده کوچولو به زبان ساده و راحت ارتباطهای انسانی را میخواهد تقویت کند و انسانها بواسطه خواندن این کتاب با هم راحتتر و بیشیله پیلهتر ارتباط برقرار خواهند کرد.شازده کوچولو صمیمیت را به انسان یاد میدهد. اگزوپری با استفاده از زبانی نرم و لطیف و شاعرانه داستانی را روایت کرده است که برای همیشه در خاطر همه جهانیان میماند.
داستان این کتاب درباره ملاقات خلبانی با یک موجود کوچولوی دوست داشتنی بهنام شازده کوچولو است. این خلبان همان نویسنده کتاب آنتوان سنت اگزوپری است که در یکی از سفرهایش به آفریقا سقوط میکند و با شازده کوچولو آشنا میشود. داستان شاعرانه و عاشقانه شازده کوچولو از جایی شروع میشود که در سیاره ب 612 که سیاره شازده کوچولو است گیاهی متفاوت در بین علفها رشد میکند. گلی که در این داستان نقش معشوق را بازی میکند. شازده کوچولو که عاشق گل سرخ میشود در مسیر سفر قرار میگیرد، سفری که در جست و جوی دوست به زمین میرسد. شازده کوچولو در سفرش با ساکنان هفت سیارک همنشین میشود و از آدمهای هر سیاره حقیقتهایی درباره زندگی میآموزد. کتابی که مرز سنی ندارد و از کوچک تا بزرگ با آن ارتباط میگیرند.
گوینده پیشکسوت
شازده کوچولو نوشته آنتوان دوسنت اگزوپری ترجمه احمد شاملو یکی از بهترین داستانهایی است که تاکنون خواندهام و معتقدم از آن دست کتابهایی است که همه باید آن را یک بار بخوانند. شازده کوچولو به زبان ساده و راحت ارتباطهای انسانی را میخواهد تقویت کند و انسانها بواسطه خواندن این کتاب با هم راحتتر و بیشیله پیلهتر ارتباط برقرار خواهند کرد.شازده کوچولو صمیمیت را به انسان یاد میدهد. اگزوپری با استفاده از زبانی نرم و لطیف و شاعرانه داستانی را روایت کرده است که برای همیشه در خاطر همه جهانیان میماند.
داستان این کتاب درباره ملاقات خلبانی با یک موجود کوچولوی دوست داشتنی بهنام شازده کوچولو است. این خلبان همان نویسنده کتاب آنتوان سنت اگزوپری است که در یکی از سفرهایش به آفریقا سقوط میکند و با شازده کوچولو آشنا میشود. داستان شاعرانه و عاشقانه شازده کوچولو از جایی شروع میشود که در سیاره ب 612 که سیاره شازده کوچولو است گیاهی متفاوت در بین علفها رشد میکند. گلی که در این داستان نقش معشوق را بازی میکند. شازده کوچولو که عاشق گل سرخ میشود در مسیر سفر قرار میگیرد، سفری که در جست و جوی دوست به زمین میرسد. شازده کوچولو در سفرش با ساکنان هفت سیارک همنشین میشود و از آدمهای هر سیاره حقیقتهایی درباره زندگی میآموزد. کتابی که مرز سنی ندارد و از کوچک تا بزرگ با آن ارتباط میگیرند.
عکس نوشت
یکی از بهترین آثار میرعماد حسنی خوشنویس نامی ایران در دوران صفوی، چلیپای نستعلیق دعای نادعلی است که در کاخ موزه سعدآباد نگهداری میشود.
میرعماد حسنی این اثر را در قرن ۱۱ هجری قمری خطاطی کرد اما غیر از آن بارها مناجات
امام علی(ع) و دعای نادعلی را خوشنویسی کرد.
میرعماد حسنی این اثر را در قرن ۱۱ هجری قمری خطاطی کرد اما غیر از آن بارها مناجات
امام علی(ع) و دعای نادعلی را خوشنویسی کرد.
شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#جهانگیری
حضور معاون اول رئیسجمهوری در کلاب هاوس فرصتی بود که کاربران شبکههای اجتماعی بتوانند سؤالاتشان را از او بپرسند. این پرسش و پاسخ و گفتوگو بازتاب زیادی داشت و همزمان صحبتهای اسحاق جهانگیری در توئیتر بازنشر میشد. در کنار اظهارنظر درباره حرفهای جهانگیری کاربران به لزوم پاسخگویی دولتمردان و البته مشکلات اینترنت هنگام برگزاری این گفتوگو اشاره میکردند: «فرصتی است که میتواند مرجعیت را مجدداً به خبرنگاران و رسانههای داخل کشور برگرداند و دوگانه صداوسیما/ماهواره را از بین ببرد. امیدوارم همه مسئولان کشور مانند دکتر جهانگیری، با استفاده از این فرصت مستقیماً، با مردم صحبت کنند و پاسخ بدهند.»، «جهانگیری یه دور از کارهای فاجعه دولت احمدینژاد گفت، یهو قاطی کرد گفت اصلاً آدم درباره اون دوره حرف میزنه اعصابش خرد میشه.»، «یکی از جهانگیری بپرسه آخرین بار کی رفته خرید سوپرمارکتی کنه؟ تورم ۴۹.۵ درصد فقط حاصل بالا رفتن نرخ ارز بوده؟ زمان برجام کدوم سرمایهگذاری رو جذب کردن؟»، «حضور جهانگیری برای پاسخگویی به سؤالات صریح و بیرودربایستی از سردبیر فارس تا خبرنگاران مستقل رسانههای خارجی، از مشاوران قالیباف تا مشاوران خاتمی، از اعضای جبهه اصلاحات تا اعضای جبهه پایداری و پاسخهای او با حوصله و متانت به همه سؤالات نشان داد دولتمردان اگر لکنت زبان را کنار بگذارند و با صراحت ضمن پذیرش قصورها، مقصرها و موانع، کامیابیها و ناکامیها را به مردم معرفی کنند اقناع افکارعمومی کار دشواری نیست. حضور همزمان دکتر صالحی و مهندس جهرمی در کنار جهانگیری در این گفتوگو اهمیت کار تیمی را نمایان ساخت.»، «صداقت و حاضرجوابی جناب جهانگیری در گفتوگوی ستودنی بود.»، «در عجایب زیست مجازی ما همین بس، مهمترین مقام دولت داره تو کلاب هاوس حرف میزنه و بهخاطر فیلتر بودن از روم پرت میشه کنار اگه بخوای تو اینستاگرام ببینی باید فیلترشکن را قطع کنی اگه بخوای یک توئیت بزنی باید دوباره وصل کنی. رسماً بندبازی میکنیم برای یک قطره نت.»
سه نماینده ایران در آسیا
استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی تبریز بهعنوان نمایندگان فوتبال ایران به مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کردند و بازار کری خواندن و بحث درباره رقابتهای بعدی هرکدام از تیمها در شبکههای اجتماعی داغ شد. کاربران فوتبالی بازیها را پیشبینی میکردند و دربارهاش شوخی میکردند یا به مسائلی مثل میزبان نشدن تیمهای ایران میپرداختند: «با صعود استقلال، برای دو تیم استقلال و پرسپولیس جنگ، جنگ کسب سومی هاست استقلال برای سومین ستاره و پرسپولیس برای سومین فینال آسیا.»، «بازی استقلال و الهلال عربستان توش ۵ قهرمانی و ۶ نایب قهرمانی آسیاست. باقی تیما تو یک هشتم برای سلامتی ورزش میکنن»، «من نفهمیدم آخر این چه گروه مرگی بوده که فقط یه تیم ازش صعود کرده تازه اون یه تیم استقلال بوده. بهنظرم اون گروه گروه مرگ نبوده گروه مرگ مغزی بوده»، «گروه مرگ یعنی تیمی که حذفش مسجل شده تا دقیقه ۹۵ داره میجنگه»، «خلاصه که گروه مرگ تخصص ماست.»، «ایران توی لیگ قهرمانان آسیا، باز هم عظمت، قدرت، استعداد و توانایی بالای جووناش و مربیهای جون و ایرانیش، به رخ تیمهای پر خرج کشورهای حوزه خلیج فارس کشید. ۳ نماینده از ایران صعود کردن»، «استقلال تاجیکستان بعد از گوای هند و شاهین بندر عامری... حالا استقلال؛ بعد از الدحیل و الاهلی، الهلال... جام حذفی هم که ذوب آهن»، «تمام بازیهای استقلال تاجیکستان رو دیدم. دستکم گرفتن این تیم سمّ مهلکه. یه تیم چرک با تاکتیک بشدت ضد فوتبال. مدل مدرنیته فوتبال کیروش. مهمتر اینکه بازی برگشتی وجود نداره»، «این استقلال تاجیکستان ایده جالبی بود. کاش چلسی هم اسمشو عوض کنه بذاره استقلال لندن»، «به خدا این انصاف نیست از گروه به این سختی بیای بالا بخوری به الهلال اونور از گروه گوا بیان بالا بخورن به استقلال تاجیکستان»، «دستکم گرفتن استقلال تاجیکستان یعنی خداحافظی زودهنگام با آسیا دستکم گرفتن این تیم توسط هواداران و باشگاه و بازیکنان پرسپولیس سبب ایجاد شوک منفی و سخت شدن مسابقه خواهد شد بارها دیدهایم که تیمهای بزرگ به همین خاطر توسط تیمهای کوچکتر به بدترین شکل مجازات میشوند»، «الان تو عربستان دارن میگن الهلال چقدر خوش شانسه تو گروهی به آلمالیق ازبکستان و استقلال تاجیکستان خورد تو حذفی هم به استقلال تهران»، «بزرگترین مزیت خوردن پرسپولیس به استقلال تاجیکستان اینه که بازی رو شبکههای تاجیک میدن و لازم نیست با صدای خیابانی و سیانکی نگاه کنم»، «بدون شک، AFC سیاسیترین شعبه فیفاست که دشمنی با ما، اولویت اولش شده. پرسپولیس بهترین تیم دور گروهی؛ ولی میزبانی یکهشتم رو دادن استقلالتاجیکستان. استقلال - الهلال رو هم ظاهراً دادن به ایران، اما آخرش تو زمین بیطرف میندازه. ولی بسوز که ایران دور بعد ۳ نماینده داره»، «پرسپولیس تو مرحله گروهی که الریان و گوا رو ۴ تایی کرد باید با استقلال تاجیکستان بازی کنه که ۴ تا زده به الهلالی که باید با استقلالی بازی کنه که ۴ تا از الدحیل خورده. اوضاع خیلی ۴ در ۴ شده.»
#جهانگیری
حضور معاون اول رئیسجمهوری در کلاب هاوس فرصتی بود که کاربران شبکههای اجتماعی بتوانند سؤالاتشان را از او بپرسند. این پرسش و پاسخ و گفتوگو بازتاب زیادی داشت و همزمان صحبتهای اسحاق جهانگیری در توئیتر بازنشر میشد. در کنار اظهارنظر درباره حرفهای جهانگیری کاربران به لزوم پاسخگویی دولتمردان و البته مشکلات اینترنت هنگام برگزاری این گفتوگو اشاره میکردند: «فرصتی است که میتواند مرجعیت را مجدداً به خبرنگاران و رسانههای داخل کشور برگرداند و دوگانه صداوسیما/ماهواره را از بین ببرد. امیدوارم همه مسئولان کشور مانند دکتر جهانگیری، با استفاده از این فرصت مستقیماً، با مردم صحبت کنند و پاسخ بدهند.»، «جهانگیری یه دور از کارهای فاجعه دولت احمدینژاد گفت، یهو قاطی کرد گفت اصلاً آدم درباره اون دوره حرف میزنه اعصابش خرد میشه.»، «یکی از جهانگیری بپرسه آخرین بار کی رفته خرید سوپرمارکتی کنه؟ تورم ۴۹.۵ درصد فقط حاصل بالا رفتن نرخ ارز بوده؟ زمان برجام کدوم سرمایهگذاری رو جذب کردن؟»، «حضور جهانگیری برای پاسخگویی به سؤالات صریح و بیرودربایستی از سردبیر فارس تا خبرنگاران مستقل رسانههای خارجی، از مشاوران قالیباف تا مشاوران خاتمی، از اعضای جبهه اصلاحات تا اعضای جبهه پایداری و پاسخهای او با حوصله و متانت به همه سؤالات نشان داد دولتمردان اگر لکنت زبان را کنار بگذارند و با صراحت ضمن پذیرش قصورها، مقصرها و موانع، کامیابیها و ناکامیها را به مردم معرفی کنند اقناع افکارعمومی کار دشواری نیست. حضور همزمان دکتر صالحی و مهندس جهرمی در کنار جهانگیری در این گفتوگو اهمیت کار تیمی را نمایان ساخت.»، «صداقت و حاضرجوابی جناب جهانگیری در گفتوگوی ستودنی بود.»، «در عجایب زیست مجازی ما همین بس، مهمترین مقام دولت داره تو کلاب هاوس حرف میزنه و بهخاطر فیلتر بودن از روم پرت میشه کنار اگه بخوای تو اینستاگرام ببینی باید فیلترشکن را قطع کنی اگه بخوای یک توئیت بزنی باید دوباره وصل کنی. رسماً بندبازی میکنیم برای یک قطره نت.»
سه نماینده ایران در آسیا
استقلال، پرسپولیس و تراکتورسازی تبریز بهعنوان نمایندگان فوتبال ایران به مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا صعود کردند و بازار کری خواندن و بحث درباره رقابتهای بعدی هرکدام از تیمها در شبکههای اجتماعی داغ شد. کاربران فوتبالی بازیها را پیشبینی میکردند و دربارهاش شوخی میکردند یا به مسائلی مثل میزبان نشدن تیمهای ایران میپرداختند: «با صعود استقلال، برای دو تیم استقلال و پرسپولیس جنگ، جنگ کسب سومی هاست استقلال برای سومین ستاره و پرسپولیس برای سومین فینال آسیا.»، «بازی استقلال و الهلال عربستان توش ۵ قهرمانی و ۶ نایب قهرمانی آسیاست. باقی تیما تو یک هشتم برای سلامتی ورزش میکنن»، «من نفهمیدم آخر این چه گروه مرگی بوده که فقط یه تیم ازش صعود کرده تازه اون یه تیم استقلال بوده. بهنظرم اون گروه گروه مرگ نبوده گروه مرگ مغزی بوده»، «گروه مرگ یعنی تیمی که حذفش مسجل شده تا دقیقه ۹۵ داره میجنگه»، «خلاصه که گروه مرگ تخصص ماست.»، «ایران توی لیگ قهرمانان آسیا، باز هم عظمت، قدرت، استعداد و توانایی بالای جووناش و مربیهای جون و ایرانیش، به رخ تیمهای پر خرج کشورهای حوزه خلیج فارس کشید. ۳ نماینده از ایران صعود کردن»، «استقلال تاجیکستان بعد از گوای هند و شاهین بندر عامری... حالا استقلال؛ بعد از الدحیل و الاهلی، الهلال... جام حذفی هم که ذوب آهن»، «تمام بازیهای استقلال تاجیکستان رو دیدم. دستکم گرفتن این تیم سمّ مهلکه. یه تیم چرک با تاکتیک بشدت ضد فوتبال. مدل مدرنیته فوتبال کیروش. مهمتر اینکه بازی برگشتی وجود نداره»، «این استقلال تاجیکستان ایده جالبی بود. کاش چلسی هم اسمشو عوض کنه بذاره استقلال لندن»، «به خدا این انصاف نیست از گروه به این سختی بیای بالا بخوری به الهلال اونور از گروه گوا بیان بالا بخورن به استقلال تاجیکستان»، «دستکم گرفتن استقلال تاجیکستان یعنی خداحافظی زودهنگام با آسیا دستکم گرفتن این تیم توسط هواداران و باشگاه و بازیکنان پرسپولیس سبب ایجاد شوک منفی و سخت شدن مسابقه خواهد شد بارها دیدهایم که تیمهای بزرگ به همین خاطر توسط تیمهای کوچکتر به بدترین شکل مجازات میشوند»، «الان تو عربستان دارن میگن الهلال چقدر خوش شانسه تو گروهی به آلمالیق ازبکستان و استقلال تاجیکستان خورد تو حذفی هم به استقلال تهران»، «بزرگترین مزیت خوردن پرسپولیس به استقلال تاجیکستان اینه که بازی رو شبکههای تاجیک میدن و لازم نیست با صدای خیابانی و سیانکی نگاه کنم»، «بدون شک، AFC سیاسیترین شعبه فیفاست که دشمنی با ما، اولویت اولش شده. پرسپولیس بهترین تیم دور گروهی؛ ولی میزبانی یکهشتم رو دادن استقلالتاجیکستان. استقلال - الهلال رو هم ظاهراً دادن به ایران، اما آخرش تو زمین بیطرف میندازه. ولی بسوز که ایران دور بعد ۳ نماینده داره»، «پرسپولیس تو مرحله گروهی که الریان و گوا رو ۴ تایی کرد باید با استقلال تاجیکستان بازی کنه که ۴ تا زده به الهلالی که باید با استقلالی بازی کنه که ۴ تا از الدحیل خورده. اوضاع خیلی ۴ در ۴ شده.»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
ماه مبارک رمضان
-
سعید محصصی: نهادهای صنفی باید دولت را در اجرای مصوبه مستندنگاری همراهی کنند
-
موفقیت و اثرگذاری فیلم های تاریخی به شرط واقع بینی
-
ای امیرمؤمنان!
-
راه گریز از دام شیطان
-
ترجمه شعر امروز فارسی فرض محال نیست
-
داستانی برای همه
-
عکس نوشت
-
شهروند مجـــازی
اخبارایران آنلاین